من غرور رو با اشک، در نگاهی دیدم
که همه هستیشو، واسه خاکش میده
اون که نیستش شاید، اسمش اما مونده
مثل اونو این خاک، توی تاریخ دیده
این غرور یادم داد، میشه بازم ایستاد
این وطن دارد باز، صد هزار فهمیده
از دل تاریخند، که هنوز در یادند
که برای این خاک، جونشونم دادند
از طلوع توسن تا غروب ماهور
از دل دشتی خشک، تا خروش کارون
هر کجا باشم من، هر کجای دنیا
آخرین رویامی، به تو بر میگردم
غم دوری مونده، جایی از تاریخت
با تو من همراهم، با تو هم دردم
من برای دنیا، خارج از این مرز ها
یک پیام از ایران، عشق و صلح آوردم
از دل تاریخند، که هنوز در یادند
که برای این خاک، جونشونم دادند
از طلوع توسن تا غروب ماهور
از دل دشتی خشک تا خروش کارون
که همه هستیشو، واسه خاکش میده
اون که نیستش شاید، اسمش اما مونده
مثل اونو این خاک، توی تاریخ دیده
این غرور یادم داد، میشه بازم ایستاد
این وطن دارد باز، صد هزار فهمیده
از دل تاریخند، که هنوز در یادند
که برای این خاک، جونشونم دادند
از طلوع توسن تا غروب ماهور
از دل دشتی خشک، تا خروش کارون
هر کجا باشم من، هر کجای دنیا
آخرین رویامی، به تو بر میگردم
غم دوری مونده، جایی از تاریخت
با تو من همراهم، با تو هم دردم
من برای دنیا، خارج از این مرز ها
یک پیام از ایران، عشق و صلح آوردم
از دل تاریخند، که هنوز در یادند
که برای این خاک، جونشونم دادند
از طلوع توسن تا غروب ماهور
از دل دشتی خشک تا خروش کارون